کد مطلب:301513 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:162
شب زفاف و مراسم آن
رسول خدا قدحها و ظرفها را خواسته و همه را پر كرده و به منازل همسرانش فرستاد و بعد كاسه ای را طلبیده و غذائی در آن نهاده و فرمود: این متعلق به فاطمه و همسرش می باشد و هنگامیكه خورشید غروب كرد به ام سلمه فرمود: فاطمه را بیاور، ام سلمه گوید رفتم و دست فاطمه را گرفته و در حالیكه دامنش به زمین كشیده می شد و از خجالت و شرم عرق از چهره اش جاری بود او را نزد حضرت آوردم به خدمت حضرت كه رسید از شدت خجالت پایش لغزید رسول خدا فرمود: خداوند تو را از لغزشهای دنیا و آخرت نگه دارد، پیش روی حضرت كه قرار گرفت
حضرت چادر را از صورتش به یكسو زد تا علی چهره او را ببیند. [1] .
4- جبرئیل حله و زیوری برای حضرت زهرا آورد كه به دنیا می ارزید، وقتی آن را پوشید زنان قریش متعجب شده و گفتند این حله را از كجا آوردی؟ فرمود: این از سوی خداوند متعال است. [2] .
5- در حدیثی آمده كه شب زفاف فرارسید، پیامبر اكرم شتر شهباء خود را در حالیكه قطیفه ای بر آن انداخته بود آورده و به فاطمه فرمود سوار شو، زمام مهار ناقه را به سلمان داد و خود از پشت سر شتر می راند، در بین راه صدای افتادن چیزی را شنید، مشاهده كرد دید جبرئیل و میكائیل هر یك با هفتاد هزار فرشته وارد شدند. پرسید: چه شده كه به زمین فرود آمدید، گفتند: آمدیم تا به عنوان همراهی با عروس فاطمه را به خانه علی بن ابیطالب ببریم، آنگاه جبرئیل و میكائیل و فرشتگان و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم همگی تكبیر گفتند، و از آن زمان تكبیر گفتن در عروسی رسم شد. [3] .
6- از حضرت صادق علیه السلام روایت شده كه در شب زفاف حضرت فاطمه، به هنگامی كه آن حضرت را به خانه علی علیه السلام می بردند جبرئیل و میكائیل و اسرافیل به همراه هفتاد هزار فرشته فرود آمدند استر رسول خدا كه دلدل بود و بر آن پارچه ای افكنده شده بود جلو آورده شد، جبرئیل مهار آن را گرفت و اسرافیل ركاب او و میكائیل و اسرافیل و فرشتگان تكبیر گفتند و تكبیرگوئی در مراسم عروسی از آن زمان متداول شد!. [4] .
7- از ابن عباس روایت شده كه گوید: در شب عروسی فاطمه علیهاالسلام هنگامی كه او را به خانه علی علیه السلام می بردند رسول خدا از جلو و جبرئیل در طرف چپ و هفتاد هزار فرشته پشت سرش حركت می كردند و تا طلوع فجر تسبیح و قتیس پروردگار را انجام می دادند. [5] .
8- در كتاب «مولد فاطمه» از ابن بابویه ضمن روایتی چنین آمده: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد كه دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و نصار به همراه حضرت زهراء علیهاالسلام حركت كنند، اظهار شادی و سرور نموده رجز بخوانند و تكبیر گویند و حمد و سپاس الهی را بجای آورند و سخنانی را كه مورد رضایت خدا نیست بر زبان جاری نسازند.
جابر گوید: رسول خدا حضرت فاطمه را بر ناقه خود- و در روایتی بر استر شهباء خود- سوار نمود، سلمان زمامش را و هفتاد هزار فرشته اطرافش را گرفتند، خود حضتر رسول و حمزه و عقیل و جعفر [6] و دیگر افراد اهل البیت پشت سرش حركت می كردند در حالیكه شمشیرهایشان را از نیام بیرون كشیده بودند و زنان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیش روی او رجز می خواندند، ام سلمه شروع به خواند این رجز نمود
سرن بعون الله جاراتی
و اشكرنه فی كل حالات
ای بانوان و كنیزان من به یاری خدا حركت كنید و در همه حالات سپاسگزار او باشید.
و اذكرن ما انعم رب العلی
من كشف مكروه و آفات
نعمتی را كه پروردگار والا، ارزانی داشته كه بدیها و ناخوش آیندها را بر طرف نموده یادآور شوید.
فقد هدانا بعد كفرو قد
انعشنا رب السموات
ما بعد از كفر ورزی هدایت یافتیم و پروردگار آسمانها به ما نشاط زندگی بخشید.
و سرن مع خیر نساء الوری
تفدی بعمات و خالات
با بهترین زنان جهان همراهی كنید، عمه ها و خاله هایش فدایش شوند.
یا بن من فضله ذوالعلی
بالوحی منه و الرسالات
ای دختر كسی كه خداوند بلند مرتبه او را با وحی و پیام هایش گرامی داشته است.
سپس عایشه این اشعار را سرود:
یا نسوه استرن بالمعاجر
و اذكرن ما یحسن فی المحاضر
ای بانوان چادر بر سر افكنید و آن چه كه در دیدگاه ها نیكو است یادآور شوید.
و اذكرن رب الناس اذ یخصنا
بدینه مع كل عبد شاكر
به یاد پروردگار مردم باشید كه ما را به هماره بندگان سپاسگزار، به دین خود مخصوص گردانید.
والحمد لله علی افضاله و
الشكر لله العیزی القادر
ستایش خداوند را بر فضیلت بخشیدنش و سپاس برای خداوند پیرومند توانا.
سرن بهافا لله اعطی ذكرها
و خصها منه بطهر طاهر
او را حركت دهید كه خداوند وی را نام آوری بخشیده و به پاك و
پاكیزه اختصاصش داده است.
و بعد حفصه چنین سرود:
فاطمه خیر نساء البشر
و من لها وجه كوجه القمر
فاطمه بهترین زنان بشر است و كسی كه چهره ای بمانند ماه دارد.
فضلك الله علی كل الوری
بفضل من خص بای الزمر
خداوند تو را بر همه مخلوقات به وسیله كسانی برتری بخشیده كه خود به آیه سوره زمر اختصاص داده شده اند.
زوجك الله فی فاضلا
اعنی علیا خیر من فی الحضر
خداوند تو را همسر جوان با فضیلتی نموده، مقصودم علی است كه بهترین فاراد شهر مدینه است.
فسرن جاراتی بها انها
كریمه بنت عظیم الخطر
پس ای بانوان و كنیزان من، او را حركت دهید زیرا كه بزرگواری است، دختر كسی كه شان و مقامش گرامی و عظیم است.
بعد معاذه مادر سعد بن معاذ چنین سرود:
اقول قولا فیه ما فیه
و اذكر الخیر وابدیه
سخنی می گویم كه مطالب مهمی را دارا است خوبی و خیر را یادآوری و اشكار می سازم.
محمد خیر بنی ادم
ما فیه من كبر و لا تیه
محمد بهترین فرد فرزندان آدم است در او تكبر و گمراهی نیست.
بفضله عرفنا رشدنا
فالله بالخیر یجازیه
به فضلش راه ترقی ما را به ما شناساند، خداوند او را پاداش نیك عنایت كند.
و نحن مع بنت نبی الهدی
ذی شرف قد مكنت فیه
ما همراه دختر پیامبر هدایتیم، كه دارای شرافت است و در وجود حضرتش ذخیره شده بود.
فی ذروه شامخه اطلها
فما اری شیئا یدانیه
تبارش در جایگاه بلند و رفیعی است چیزی را نمی بینم كه همتای او باشد.
به هنگام سرودن این اشعار دیگر زنان اول هر بیت را تكرار می كردند و تكبیر گویان وارد خانه شدند، بعد رسول خدا به دنبال علی علیه السلام فرستاده و او را به مسجد دعوت كرد و سپس فاطمه را فراخواند، دست او را گرفته و در دست علی علیه السلام گذارده و فرمود: خداوند در دختر رسول خدا بركت و خیر قرار دهد.
در روایتی دیگر آمده كه حضرت دست فاطمه را در دست علی علیه السلام گذارده و فرمود: ای ابوالحسن این ودیعه خداوند و ودیعه رسول او در نزد تو است خدا را در نظر داشته باش و مرا در مورد او حفظ كن. [7] .
در كتاب ابن مردویه آمده كه رسول خدا آبی طلبیده، مشتی از آن گرفته و مضممه فرموده بعد در كاسه ای ریخت و سپس آن را بر سر فاطمه علیهاالسلام پاشیده و فرمود: جلو بیا، جلو آمد، آب را بین سینه اش ریخت و فرمود برو، همینكه فاطمه علیهاالسلام برگشت، در بین شانه هایش پاشید و بعد برای آن دو دعا فرمود.
آنگاه فرمود خداوندا در آن دو بركت قرار ده و بر آنها مبارك گردان و در نوادگانشان بركت ده.
و روایت شده كه حضرت فرمود: خداوندا، این دو محبوتبرین مخلوق تو نزد منند، تو آن دو را دوست داشته باش و در ذریه و نسل آنان بركت ده و بر آن دو از سوی خود نگهبانی بگمار و من آن دو و ذریه شان را از شیطان رجیم در پناه تو قرار می دهم.
و روایت شده كه حضرت برای فاطمه علیهاالسلام دعا كرده فرمود خداوند
پلیدی را از تو ببرد و پاك و منزه ات گرداند.
و روایت شده كه رسول خدا فرمود: خوش آمدند دو دریائی كه با یكدیگر برخورد كرده و دو ستاره ای كه قرین یكدیگر شده اند. [8] .
[1] بحارالانوار 43/ 95- 96.
[2] بحارالانوار 43/ 115.
[3] امالي شيخ 1/ 263- 264، جزء دهم.
[4] دلائل الامامه. / 25.
[5] تاريخ بغداد، 5/ 7.
[6] در مقام ترجمه وظيفه مترجم نقد و بررسي مطالب نيست و امانت در ترجمه ايجاب مي كند هر آن چه كه در متن آمده ترجمه شود خاصه اگر روايتي از كتابي مشهور و با سابقه باشد در عين حال تذكر اين مطلب كه، ممكن است روايتي هر چند اصل و كليت آن وارد شده باشد اما راوي به خاطر كمي حافظه و ضبط بدون توجه به حقائق تاريخي چيزهائي را افزوده، و ناقلان بعدي نيز فقط به نقل آن روايت اكتفا كرده اند لازم است، مثلا در اين روايت جاي اين گفته هست كه در سال اول هجري كه اين ازدواج مقدس صورت گرفته نه جعفر در مدينه بود و نه هنوز عقيل در سلك مسلمانهاي مدينه بوده است و الا در جنگ بدر اسير نمي شد. (مترجم)
[7] شجره طوبي / 254.
[8] بحارالانوار جلد 43/ 117-115.